جدول جو
جدول جو

معنی ریگ شویی - جستجوی لغت در جدول جو

ریگ شویی
خاک شویی، خاک شوری، خاک بیزی، شستن ریگ زرگری، (آنندراج)، شستن ریگ تا خردۀ زر و نقره از آن حاصل کنند، (از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ریگ شو، کسی که می شوید ریگهای آمیخته به ذرات طلا را، (ناظم الاطباء)،
شستن ریگ تا خردۀ زر و نقره از آن حاصل کنند، (از غیاث اللغات)،
- ریگ شو، ریگ شوی کردن، شستن ریگ زرگری، (آنندراج)، شستن دانه ها و حبوب را در ظرف پرآب تا ریگ و مواد دیگر مخلوط بدان ته نشین شود، (یادداشت مؤلف) :
کجا افتادی ای دردانۀ مقصود ازدستم
که من با سیل خون این خاکدان را ریگ شو کردم،
صائب تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ریگ شویی برنج و شستشوی آن قبل از طبخ و اخراج ریگ از آن. (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل، 916 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه هیرمند و محصول عمده آنجا غلات و لبنیات و صنایع دستی زنان گلیم و کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
حالت و چگونگی بیشوی، بی شوهری
لغت نامه دهخدا
عمل و شغل رخت شویی، دکان رخت شویی. یا ماشین رخت شویی دستگاهی که به وسیله نیروی الکتریسیته کار کند و عمل رخت شویی را انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شویی
تصویر بی شویی
حالت و کیفیت بی شوهر
فرهنگ لغت هوشیار
اسهال
فرهنگ گویش مازندرانی